تنها کافی است یک بار رژیم لاغری را تجربه کرده باشید تا بدانید که فقط کنترل تغذیه برای رسیدن به نتیجه مد نظر کافی نمی‌باشد! همانطور که می‌دانید برای نتیجه نگرفتن در یک رژیم لاغری، دلایل مختلفی وجود دارد اما بسیاری از این اشتباهات، مسائل پیش پا افتاده‌ای هستند که افراد تنها با داشتن یک برنامه‌ی منظم، به کاهش وزن مطلوب خود خواهند رسید. اما برخی از این مشکلات برخلاف مشکلات رایج در حین رژیم، از جنس دیگری هستند. این موانع سخت، همان مشکلات روحی افراد در حین رژیم می‌باشد که در ادامه به آن بیشتر خواهیم پرداخت.

موانع روحی‌ای که در فرآیند کاهش وزن با آن روبرو می‌شوید را کاملا به عنوان یک مساله‌ی روانشناختی می‌توان بررسی کرد. این موانع را می‌توان به شکل دیوار محکم بتنی تصور کرد که بین شما و هدف نهایی‌تان، یعنی رسیدن به وزن ایده‌آل، فاصله انداخته است. آیا می‌توان از این دیوار سخت به سلامت عبور کرد؟

در اولین گام باید قبول کنید که هر نوع تغییری، موانع روحی خود را به همراه دارد. اغلب ما تصویر ذهنی مثبتی درباره‌ی سالم‌خواری و کنترل تغذیه داریم. می‌دانیم چه چیزهایی برای سلامتی ما مفید و چه چیزهایی مضر هستند. با همه‌ی این تفاسیر اما، حتی مثبت‌ترین افکار هم در روند کاهش وزن، دچار احساساتی همچون یاس، خستگی، فشار یا عصبانیت می‌شوند.

احتمالا بارها این جمله را شنیده باشید که همه‌ی ما بنده‌ی عادت خودمان هستیم پس در عادت‌های روتین خود احساس راحتی می‌کنیم و هر چیزی که بتواند آن را بر هم بزند، احتمالا جزو چیزهایی است که چندان مورد علاقه‌ی ما نخواهد بود! تغذیه روزانه‌ی ما نیز همین مسیر را پیش می‌رود و کوچک‌ترین تغییری در آن، باعث ناراحتی ما می‌شود. بنابراین طبیعی است که تغییر در برنامه‌ی غذایی، حداقل در شروع رژیم، چندان به مذاق ما خوش نیاید! بدن انسان طوری طراحی و خلق شده که برای بقا، نیاز به خوردن غذا دارد و اغلب انسان‌ها نه فقط برای بقا، بلکه برای لذت غذا را می‌خورند.

برای اینکه عادت‌های غذایی خود را تغییر بدهید، نیازی نیست که تمام آنها را از دست بدهید. البته که بخش زیادی از آن اصلاح می‌شود اما همه چیز از دست نمی‌رود! برای دقیق‌تر صحبت کردن درباره‌ی آنها، باید بدانیم که موانع و مشکلات روحی شما از چه جنسی هستند.

بدیهی است که خوردن غذا به مردم احساس خوبی بدهد زیرا بسیاری از افراد از خوردن غذا با تمام وجود لذت می‌برند. از سوی دیگر برخی از مردم در زمانی که استرس و فشار عصبی بالایی دارند، برای آرام شدن به غذا خوردن پناه می‌آورند. مطالعات پژوهشگران نشان داده است که یکی از دلایل خوردن افراطی غذا، می‌تواند مکانیزم دفاعی بدن برای مدیریت عوامل استرس‌زا در زندگی‌ باشد.

اجتناب از شرایط و لحظات پر اضطراب همیشه ممکن نیست. پس چگونه می‌توان بر این عوامل استرس‌زا غلبه کرد؟ یکی از راه‌های مفید و موثر برای کنترل این لحظات، شناخت عوامل استرس و پیش‌بینی واکنش خود در آن شرایط است. داشتن یک برنامه‌ی غذایی ثابت و سالم نیز به این شرایط کمک می‌کند. برای مثال اگر طبق برنامه‌ی غذایی سالم خود در اطراف‌تان غذای ناسالمی نباشد، ناچار به انتخابی سالم و کم‌کالری از مواد غذایی اطراف خود می‌شوید.

طبق مطالعات صورت گرفته افسردگی و اضافه وزن تاثیر مستقیم بر یکدیگر دارند اما محققان هنوز نتوانسته‌اند کشف کنند که آیا اضافه وزن بر افسردگی تاثیر می‌گذارد یا افسردگی به اضافه وزن منجر می‌شود. در هر صورت چیزی که مشخص است، تاثیر متقابل و ارتباط این دو بر یکدیگر می‌باشد. برای مثال علائم مرتبط با افسردگی مانند بی‌خوابی، عدم فعالیت، باعث سخت‌تر شدن فرآیند کاهش وزن می‌شوند. برخی اوقات نیز داروهای ضدافسردگی که توسط پزشکان مربوطه تجویز می‌شود، می‌تواند باعث افزایش وزن شود. در این شرایط لازم است که با روانشناس خود صحبت کنید و از او کمک بخواهید.

پشت سر گذاشتن شرایط روحی دشوار و خارج از محدوده‌ی توان افراد در کودکی یا در بزرگسالی و زندگی شخصی وی، تروما کودکی یا شخصی گفته می‌شود. دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که افرادی که در کودکی مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند و یا همیشه فرد ضعیف‌تر و مورد آزار افراد قوی‌تر و بزرگ‌تر از خود بوده‌اند، احتمال چاقی و اضافه وزنشان بالاتر است. دانشمندان این واکنش را راه‌حلی تدافعی و محافظه‌کارانه بر می‌شمارند. ترومای احساسی به راحتی می‌تواند بر عادات تغذیه‌ای افراد تاثیر منفی بگذارد بنابراین لازم است که در صورت داشتن نشانه‌های این مشکل، حتما به یک متخصص بهداشت فردی مراجعه و از او کمک بخواهد.